ارزیابی از وضعیت میزان توفیقات طرفین در منازعاتی جنگی باید در نسبت با اهداف اعلامی آنها سنجیده شود. ما آغازگر جنگ نبودیم، بلکه در حال آماده شدن برای دور ششم مذاکرات مسقط بودیم که رژیم صهیونیستی با همدستی آمریکا به سرزمین‌مان حمله کرد. نتانیاهو در اولین پیام ویدیویی خود که ساعاتی پس از حمله منتشر شد، به صورت ویژه و مفصل بر روی تحریک به آشوب داخلی تمرکز کرد.
محاسبه دشمن این بود که با اقدام نظامی غافلگیرانه و ضربه آنی به سازمان رزم ایران اولاً خلأ تصمیم و اقدام ایجاد خواهد شد و ایران قادر به پاسخ سنگین و گسترده نخواهد بود، ثانیاً مداخله خارجی باعث تحریک گسل‌های سیاسی و اجتماعی خواهد شد و با ایجاد آشوب فراگیر، طرح براندازی جمهوری اسلامی عملیاتی خواهد شد. دشمن برای چنین روزی دهه‌ها تدارک و آمادگی ایجاد کرده بود.
هر دو محاسبه دشمن به سرعت به شکست گرایید. با تدبیر فرمانده معظم کل قوا سازمان رزم در کسری از ساعت، مجدداً احیاء و عملیات بی‌سابقه موشکی ایران کمتر از ۲۴ ساعت پس از تجاوز اسرائیل آغاز شد. در فضای عمومی نیز نه تنها جنگ منجر به ایجاد آشوب و ناآرامی نشد بلکه به عامل انسجام و اتحاد ملی زیر پرچم و حفظ موجودیت و تمامیت ارضی کشور تبدیل شد. رسواتر از همه در این پروژه شکست‌خورده، سفلگانی چون پهلوی بودند که خیال کردند رژیم صهیونی می‌تواند برای آنها فرش قرمزی از خون ایرانیان پهن کند تا او با قدم زدن بر روی آن به پادشاهی برسد. حمایت از تجاوز این فرومایگان بی‌وطن به قدری مشمئز کننده بود که حتی مورد اعتراض بخش زیادی از مخالفان جمهوری اسلامی قرار گرفت که هنوز بهره‌ای از وجدان دارند.
به جز ناکامی دشمن در تحقق هدف پروژه رژیم‌چنج، دو هدف اعلامی دیگر نتانیاهو یعنی نابودی برنامه اتمی و موشکی ایران نیز با شکست مواجه شد. در زمینه هسته‌ای، زیرساخت و ظرفیت هسته‌ای تا حد زیادی به صورت عملیاتی باقی مانده است. در زمینه موشکی نیز همین که تا دقایقی قبل از ساعت ۷ صبح امروز که ساعت مورد توافق برای توقف جنگ بود، موشک‌های دوربرد ایران مناطق اشغالی را مورد اصابت سهمگین قرار داد به اندازه کافی گویای شکست محاسبه و هدف اعلامی نتانیاهو است.
ورود مستقیم آمریکا به جنگ نیز نشانه دیگری از شکست محاسباتی دشمن و ناتوانی رژیم صهیونیستی در عملیات مستقل با وجود پشتیبانی همه‌جانبه تسلیحاتی، اطلاعاتی و پدافندی از طرف آمریکا و برخی کشورهای اروپایی است. آمریکا تصور می‌کرد که عملیات نظامی آن باعث انفعال و تسلیم ایران خواهد شد؛ یعنی همان چیزی که ترامپ سه‌شنبه گذشته نوشته بود "تسلیم بدون قید و شرط". ایران این محاسبه را نیز بهم زد و شب گذشته با حمله مستقیم به پایگاه العدید آمریکا در قطر، معادله جدیدی خلق کرد.
با وجود آنکه رژیم صهیونیستی از روز چهارم جنگ و مشخص شدن این واقعیت که جریان جنگ به سمت مفتضح شدن عملیات نظامی آن است، به واسطه‌های متعددی برای توقف جنگ متوسل شد و نتیجه‌ای نگرفت، حمله شب گذشته به پایگاه العدید باعث شد آمریکا از همه امکانات سیاسی خود برای متوقف کردن جنگ استفاده کند.
پس جمع‌بندی اینکه محاسبات دشمن باطل شد. توان هسته‌ای ایران از بین نرفت. اتحاد ملی حول ایران و رهبر معظم انقلاب رؤیای احمق‌های درجه‌یک آمریکایی و صهیونیستی و سفلگانی چون پهلوی را به کابوس تبدیل کرد. ۲۲ موج عملیات نظامی ما ضربات کاری به حیثیت، زیرساختهای حیاتی و انگاره بقاء رژیم وارد کرد. بر خلاف انتظار آمریکا، واکنش ما به حمله آن، انفعال و تسلیم نبود بلکه برای بار دوم پس از جنگ جهانی، دوباره ایران بود که پایگاه نظامی و در واقع هیمنه آمریکا را هدف گرفت. دفاع مقتدرانه ایران در مقابل زرادخانه آمریکا، رژیم صهیونیستی و ناتو، آنها را وادار به توقف تجاوز کرد.
اکنون معادله «ضربه در مقابل ضربه» بنحوی تثبیت و معتبر شده است که برای دشمن مسجّل است که هر شرارتی علیه ایران بلافاصله پاسخ گسترده و سهمگین دریافت خواهد کرد.
البته در این جنگ، ما هم خساراتی دیدیم و از نقاط ضعفی آگاه شدیم که بی‌درنگ باید در پی رفع آنها برآییم اما نباید اجازه دهیم که دشمن بتواند از نقاط قوت ما ضعف بسازد. مهمترین نیاز امروز تقویت عامل پیروزی در مقابل دشمن یعنی انسجام بیشتر ملی و تقویت تجهیزات و سازکارهای دفاعی کشور است.
ما با دشمنی خدعه‌گر طرف هستیم که هر لحظه ممکن است دست به خباثتی دیگر بزند. باید چون سرباز با بغض انقلابی در سینه و چشم در چشم دشمن، مترصد اقدام لازم باشیم.